رواندرمانی تحلیلی تجربهای عمیق و اغلب طولانیمدت است که میتواند تأثیرات ماندگاری بر زندگی فرد بگذارد. این نوع درمان، رابطهای منحصربهفرد میان درمانگر و مراجع ایجاد میکند. رابطهای که بر پایهی اعتماد، امنیت روانی و احترام متقابل بنا شده.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان در فکر آغاز این مسیر هستید، دانستن برخی نکات پایهای و حرفهای دربارهی مرزهای درمان میتواند کمک کند تا این تجربه مفیدتر، ایمنتر و مؤثرتر پیش برود.
در ادامه به مهمترین توصیهها و اصولی میپردازیم که دانستن آنها پیش از آغاز درمان تحلیلی ضروریست:
۱. درمانگر مشترک با اطرافیان نزدیک؟ نه ترجیحاً
بهتر است درمانگر شما، درمانگرِ دوست صمیمی، همسر، پارتنر یا اعضای درجهیک خانوادهتان نباشد.
رابطهی درمانی جاییست که باید بتوانید بدون سانسور و بدون معذببودن، دربارهی هر موضوعی از جمله روابط مهم زندگیتان حرف بزنید. حالا تصور کنید اگر درمانگر شما، همان کسی باشد که پارتنر یا دوستتان هم نزد او رفته، آیا واقعاً میتوانید آزادانه از او بگویید؟ یا ممکن است مدام درگیر این فکر شوید که “نکند فلانی دربارهی من چیزی گفته باشد” یا “درمانگرم چه تصویری از من دارد؟”
حتی اگر درمانگر شما تحلیلگر نباشد و چنین مواردی را بیاشکال بداند، بد نیست بدانید که در رواندرمانی تحلیلی اغلب، درمانگران از پذیرش همزمان دو فرد صمیمی یا اعضای یک خانواده خودداری میکنند. اگر در چنین موقعیتی هستید، مهم است که بدانید اگر درمانگر شما اطلاعاتی دربارهی آن فرد دیگر با شما در میان بگذارد، این کار کاملاً خلاف اخلاق حرفهای است.
۲. درمان فقط در اتاق درمان اتفاق میافتد
نباید با درمانگرتان رابطهای خارج از فضای درمانی داشته باشید. هیچ مدل درمانی معتبر روانشناختی به معاشرت بیرونی یا تماس فیزیکی با مراجع نیاز ندارد.
استثنا فقط ممکن است برای کسانی باشد که دانشجوی روانشناسی و یا در حال آموزش برای درمانگر شدن باشند و با صلاحدید درمانگر، به نیت آموزش سر کلاسهای درمانگر هم حاضر شوند.
گاهی هم ممکن است درمانگر شما، دوستِ یکی از دوستانتان باشد. در این شرایط مهم است که آن شخص سوم هرگز نقش واسطه پیدا نکند و رابطهی شما با درمانگر فقط در فضای درمانی و مستقیماً بین خودتان باقی بماند.
۳. لمس فیزیکی؟ نه، به هیچ عنوان
درمانگر شما حق ندارد به هیچ بهانهای شما را لمس کند، حتی اگر فکر کند که دارید گریه میکنید یا مضطرب هستید. ما درمانگران یاد میگیریم که در این موارد به مراجع با حضور، سکوت و کلماتمان کمک کنیم، نه با تماس فیزیکی.
حتی دست دادن ساده موقع سلام و خداحافظی در شروع و پایان جلسات هم نالازم و مخصوصا در فرهنگ ما بین درمانگر و درمانجو از دو جنس مخالف خلاف عرف است. بنابراین اگر درمانگر شما تلاش کرد به هر بهانهای شما را لمس کند یا پیشنهاد دیدار بیرون از جلسات داد، این یک هشدار جدی است و ادامهدادن آن درمان احتمالاً به ضررتان خواهد بود.
4. درمانگر خوب لزوماً پاسخ همهچیز را ندارد
اگر درمانگر دائماً در حوزههایی خارج از تخصص رواندرمانی (مثلاً تغذیه، تربیت، سبک زندگی، موفقیت، معنویت و…) نسخه میدهد یا توصیههای قطعی دارد یا میخواهد سبک زندگیاش را به شما تحمیل کند، با احتیاط برخورد کنید.
درمانگر تحلیلی همراه شماست برای اینکه مسیر را خودتان کشف کنید و درمانگر خوب کسیست که از محدودیتهای خودش آگاه باشد و بتواند در مواقع لزوم بگوید “نمیدانم”.
5. رابطهی درمانی جایگزین دوستی یا حمایتگری نیست
درمانگر شما قرار نیست دوست صمیمی یا حامی شخصی شما باشد. ممکن است در روند درمان احساس نزدیکی یا حتی علاقه زیادی به او پیدا کنید، اما این رابطه همچنان یک رابطه حرفهای با مرزهای روشن است.
درمانگر خوب این مرز را حفظ میکند. نه سرد و بیاحساس، بلکه مهربان ولی حرفهای.
6. شفافیت در مورد هزینه و قوانین جلسات
درمانگر موظف است از همان ابتدا دربارهی هزینهها، نحوهی پرداخت، مقررات کنسلی، و طول جلسات شفافسازی کند.
ابهام در این موارد، یا تغییرات مکرر و بیبرنامه، نشانهی خوبی برای درمان حرفهای نیست.
7. احساسات متناقض درباره درمانگر؟
درمان فضاییست برای تجربهی احساسات. خشم، وابستگی، دلسردی، یا حتی علاقهی شدید به درمانگر، احساساتی رایجاند و گفتوگو دربارهی آنها بخشی از روند رشد شما در درمان است.
درمانگر تحلیلی آموزش دیده تا این احساسات را بدون قضاوت بپذیرد و با شما در کشف ریشههای آنها همراه شود ولی این فرایند گفتگوی آزادانه و کشف فقط و فقط در دایره کلمات و گفتار تا حدی که مراجع احساس راحتی و امنیت کند، ادامه مییابد و هرگز به عمل در نمیآید. برای مثال اگر درمانجویی نسبت به درمانگر خود احساسات رمانتیک یا جنسی دارد میتواند در مورد آنها در طول جلسات صحبت کند. برای کشف این احساسات و ریشه آنها تنها کلمات و صحبت کردن کفایت میکنند و به هیچ وجه قرار نیست این اکتشاف از طریق برقراری رابطه رمانتیک یا جنسی انجام شود. اگر درمانگر چنین پیشنهاد یا توصیهای مطرح کرد، این نشانه یک هشدار جدیست و باید درمان را قطع کنید.
8. حق پایاندادن به درمان همیشه با شماست
شما مختارید هر زمان که خواستید درمان را متوقف کنید، درمانگرتان را عوض کنید یا دربارهی روند درمان تصمیم جدیدی بگیرید ولی توصیه میشود که هرگز این کار را (مگر در مواردی که در بالا ذکر شد وقتی که درمانگر مرزهای حرفهای را زیر پا گذاشته) با عجله انجام ندهید. بسیار طبیعیست که در طول درمان نسبت به درمانگر یا فرایند درمان دچار احساس منفی شوید. در این زمانها قطع ناگهانی درمان خیلی وسوسهکننده به نظر میرسد و میتواند در مقابل آن احساسات ناخوشایند مثل یک راه فرار عمل کند ولی اگر مخصوصا این الگوی خاتمه دادن ناگهانی به روابط یا ناتمام رها کردن کارها در سایر موقعیتهای زندگیتان هم تکرار میشود، بهتر است کمی شکیبایی به خرج داده و در مورد احساسات و تمایلتان به قطع درمان با درمانگر خود صحبت کنید. اغلب چنین موقعیتهایی فرصت بسیار ارزشمندی برای کشف و یاد گرفتن چیزهای جدید در مورد خودتان است.
در نهایت درمانگر حرفهای، حتی اگر از تصمیم شما متأسف شود، آن را با احترام میپذیرد و در صورت نیاز، برای انتقال یا پایان درمان همراهیتان میکند.
نتیجهگیری
رواندرمانی تحلیلی میتواند یکی از ارزشمندترین تجربههای زندگی یک فرد باشد، مشروط بر اینکه در فضای امن، حرفهای و انسانی شکل بگیرد.
شناختن مرزها، آگاهی از حقوقتان، و اعتماد به حس درونیتان، همگی به شما کمک میکنند تا این مسیر را با امنیت بیشتری طی کنید.
اگر هنوز در آغاز راه هستید یا تردید دارید، میتوانید با یک گفتوگوی اولیه با یکی از درمانگرهای ما مسیر را شفافتر ببینید.