نویسنده مهمان: سپیده سپهری، رواندرمانگر تحلیلی
احساس گناه نیز همچون احساس خشم و غم از هیجانات بنیادی مهم در سلامت روان است و به خصوص در رواندرمانیهای تحلیلی و پویشی مورد بررسی قرار میگیرد.
احساس گناه هیجان بسیار دردناکی است که در اثر ارتکاب یا حتی تصور عمل اشتباه و آسیب رساندن به دیگران و به خصوص افراد مهم زندگی برانگیخته میشود. وقتی کسی را که به او وابستهاید میآزارید، به رابطه خویش آسیب میزنید. سلامت روان شما به تواناییتان در ترمیم آسیب وارد شده به رابطه وابسته است. اما هرگونه خطا و خارج از استاندارد عمل کردن نیز احساس گناه ایجاد میکند. گناه احساسی است که برانگیزاننده رفتارهای انطباقی و ترمیمی است. پوزش خواستن، تسلی دادن و جبران و اصلاح خطا و آسیب وارد شده جهت ترمیم و برقراری ارتباط، وجه رفتاری احساس گناهند. احساس گناه با اندوه و پشیمانی، و هم با احساس شفقت و مهرورزی ارتباط دارد.
این هیجان در قالب درد در ناحیه شانه و گردن و احساساتی که همراه با اشک به گونهای موجوار جریان مییابند، تجربه میشود.
تمایز احساس گناه سالم و ناسالم اهمیت دارد. برخی احساس گناه را احساسی مضر و ناسالم میدانند در حالیکه آنچه تا اینجا درباره گناه مطرح شد، احساس گناه سالم است. احساس گناه ناسالم در قالب خودتنبیهی و خودسرزنشی بروز پیدا میکند که اشکال خفیف و شدید دارد، همراه با میل به در خود فرو رفتن و مخفی شدن تجربه میشود. احساس گناه ناسالم معمولا در اثر ناتوانی در تحمل درد احساس گناه سالم و به دنبال آن تلاشی در جهت تنبیه و مجازات خود به منظور خلاص شدن از درد احساس گناه سالم است. در واقع فرد خود را به قدر کافی تنبیه میکند تا مجبور نشود احساس واقعی گناه را تجربه کند.
احساس گناه سالم معطوف به بیرون است : در حق کسی که برایم مهم بود، بدی کردم.
احساس گناه ناسالم معطوف به درون است: من بدم.
همانطور که اشاره شد احساس گناه سالم منجر به ترمیم و جبران میشود اما احساس گناه ناسالم منجر به ترمیم و جبران نمیشود و فرد بیشتر به خود آسیب رسانده و خود را مجازات میکند.
مثالی جهت تمایز احساس گناه سالم و ناسالم: تصور کنید استاد دانشگاهی چراغ قرمز را رد میکند در حالت اول پشیمانی از خطایی که رخ داده است و در حالت دوم شرم و پشیمانی از اینکه دانشجویان او را دیده و مورد قضاوت قرار دادهاند. و یا فردی که افسردگی دارد احساس گناه ناسالم و شدیدی را تجربه میکند و خود را از لذتهای زندگی محروم میکند.